Web Analytics Made Easy - Statcounter
2024-05-04@23:24:39 GMT
۲۴۷۹ نتیجه - (۰.۰۱۸ ثانیه)

جدیدترین‌های «زبان زندگی»:

بیشتر بخوانید: اخبار اقتصادی روز در یوتیوب
    من ترک عشق شاهد و ساغر نمی‌کنمصد بار توبه کردم و دیگر نمی‌کنم باغ بهشت و سایه طوبی و قصر و حوربا خاک کوی دوست برابر نمی‌کنم تلقین و درس اهل نظر یک اشارت استگفتم کنایتی و مکرر نمی‌کنم هرگز نمی‌شود ز سر خود خبر مراتا در میان میکده سر بر نمی‌کنم ناصح به طعن گفت که رو ترک عشق کنمحتاج جنگ نیست برادر نمی‌کنم این تقویم تمام که با شاهدان شهرناز و کرشمه بر سر منبر نمی‌کنم حافظ جناب پیر مغان جای دولت استمن ترک خاک بوسی این در نمی‌کنم تفسیر : انسان قابل اعتمادی هستید و وفای به عهد از خصلت های نیکوی شما است. به خاطر صداقت و دل پاکی که دارید هرگز سراغ نیرنگ بازی و...
    روزگاری شد که در میخانه خدمت می‌کنمدر لباس فقر کار اهل دولت می‌کنم تا کی اندر دام وصل آرم تذروی خوش خرامدر کمینم و انتظار وقت فرصت می‌کنم واعظ ما بوی حق نشنید بشنو کاین سخندر حضورش نیز می‌گویم نه غیبت می‌کنم با صبا افتان و خیزان می‌روم تا کوی دوستو از رفیقان ره استمداد همت می‌کنم خاک کویت زحمت ما برنتابد بیش از اینلطف‌ها کردی بتا تخفیف زحمت می‌کنم زلف دلبر دام راه و غمزه‌اش تیر بلاستیاد دار ای دل که چندینت نصیحت می‌کنم دیده بدبین بپوشان ای کریم عیب پوشزین دلیری‌ها که من در کنج خلوت می‌کنم حافظم در مجلسی دردی کشم در محفلیبنگر این شوخی که چون با خلق صنعت می‌کنم تفسیر : برخی اطرافیان حسود و...
    مثل «باغچه‌بانی» که از نگاه کردن و رسیدگی به تک‌تک درختان باغش سیر نمی‌شود و از به بار نشستن آنها حظ می‌کند، چشم‌های او هم هر بار به سمت دانش‌آموزی سُر می‌خورد، می‌شکفد و غرق در شادی می‌شود. به گزارش خبرگزاری ایمنا، سال‌هاست روی ویلچر نشسته و اما شانه به شانه دانش‌آموزانش راه می‌رود و به امید به بار نشستن تلاش‌هایش، درست مثل یک باغبان آنها را می‌پروراند. با خنده‌های «بی‌صدای» شأن می‌خندد و حرف‌های ناگفته‌شان را به خوبی می‌شنود و به آنها پاسخ می‌دهد. «ایران جابری» حدود ۲۵ سالی است که هر روز به عشق دانش‌آموزانش مسیر خانه تا مدرسه را با ویلچر طی می‌کند تا به دبستان «باغچه بان» برسد؛ مدرسه‌ای که نامش همه را یاد جبار باغچه‌بان...
    حاشا که من به موسم گل ترک می کنممن لاف عقل می‌زنم این کار کی کنم مطرب کجاست تا همه محصول زهد و علمدر کار چنگ و بربط و آواز نی کنم از قیل و قال مدرسه حالی دلم گرفتیک چند نیز خدمت معشوق و می کنم کی بود در زمانه وفا جام می بیارتا من حکایت جم و کاووس کی کنم از نامه سیاه نترسم که روز حشربا فیض لطف او صد از این نامه طی کنم کو پیک صبح تا گله‌های شب فراقبا آن خجسته طالع فرخنده پی کنم این جان عاریت که به حافظ سپرد دوستروزی رخش ببینم و تسلیم وی کنم تفسیر : تحول فکری عمیقی در شما رخ داده و دوران جدیدی از زندگی تان...
    به عزم توبه سحر گفتم استخاره کنمبهار توبه شکن می‌رسد چه چاره کنم سخن درست بگویم نمی‌توانم دیدکه می خورند حریفان و من نظاره کنم چو غنچه با لب خندان به یاد مجلس شاهپیاله گیرم و از شوق جامه پاره کنم به دور لاله دماغ مرا علاج کنیدگر از میانه بزم طرب کناره کنم ز روی دوست مرا چون گل مراد شکفتحواله سر دشمن به سنگ خاره کنم گدای میکده‌ام لیک وقت مستی بینکه ناز بر فلک و حکم بر ستاره کنم مرا که نیست ره و رسم لقمه پرهیزیچرا ملامت رند شرابخواره کنم به تخت گل بنشانم بتی چو سلطانیز سنبل و سمنش ساز طوق و یاره کنم ز باده خوردن پنهان ملول شد حافظبه بانگ بربط و نی...
    دوش سودای رخش گفتم ز سر بیرون کنمگفت کو زنجیر تا تدبیر این مجنون کنم قامتش را سرو گفتم سر کشید از من به خشمدوستان از راست می‌رنجد نگارم چون کنم نکته ناسنجیده گفتم دلبرا معذور دارعشوه‌ای فرمای تا من طبع را موزون کنم زردرویی می‌کشم زان طبع نازک بی‌گناهساقیا جامی بده تا چهره را گلگون کنم ای نسیم منزل لیلی خدا را تا به کیربع را برهم زنم اطلال را جیحون کنم من که ره بردم به گنج حسن بی‌پایان دوستصد گدای همچو خود را بعد از این قارون کنم ای مه صاحب قران از بنده حافظ یاد کنتا دعای دولت آن حسن روزافزون کنم تفسیر : به تازگی کار جدیدی را شروع کرده اید که نباید آن را...
    به گزارش همشهری آنلاین، به نقل از ورزش سه، مربی پرتغالی سپاهان، به لحاظ اخلاقی بی‌تردید یکی از متفاوت‌ترین مربیان خارجی است که در سال‌های اخیر به فوتبال ایران آمده است. فارغ از آرامش و ادبیات مودبانه‌ای که او در برابر سوالات غالباً چالشی، یکی از ویژگی‌های قابل تحسین او، علاقه‌ای است که نسبت به فرهنگ، هنر و موسیقی ایرانی بروز می‌دهد. این طرز تفکر، دقیقاً نقطه مقابل برخی مربیان اروپایی است که حتی با وجود سال‌ها حضور در ایران، نگاه بالا به پایین و اظهارنظرهای توأم با نیش و کنایه را حفظ می‌کنند. حادثه‌ای که زندگی مورایس را تغییر داد به گفته برخی نزدیکان این مربی، ماجرای عجیبی زندگی او را تحت تاثیر قرار داده است. ماجرایی که کمتر...
    به گزارش همشهری آنلاین، Ruby در زبان انگلیسی به معنای «یاقوت سرخ» است و علت انتخاب چنین نامی برای این زبان برنامه‌نویسی نیز همین بوده است. ماتسوموتو در گفت‌وگویی به پرسش‌های همشهری پاسخ داد. ابتدا کمی در مورد خودتان، تحصیلات‌تان، کارهای روزمره، خانواده و هر عادت خاصی که دارید، برایمان بگویید. - من یوکی‌هیرو (متز) ماتسوموتو هستم. در دانشگاه تسوکوبای ژاپن در رشته علوم کامپیوتر تحصیل کرده‌ام. روال روزانه من حول‌محور کدنویسی، طراحی و کشف ایده‌های جدید برای زبان برنامه‌نویسی «روبی» (Ruby) می‌گذرد. گذراندن وقت با خانواده، لذت بردن از طبیعت‌گردی و مطالعه را دوست دارم. چه شد که وارد عرصه کامپیوتر و نرم‌افزار شدید؟ - علاقه من به کامپیوتر و نرم‌افزار از سال‌های نوجوانی شروع...
    دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنمو اندر این کار دل خویش به دریا فکنم از دل تنگ گنهکار برآرم آهیکآتش اندر گنه آدم و حوا فکنم مایه خوشدلی آن جاست که دلدار آن جاستمی‌کنم جهد که خود را مگر آن جا فکنم بگشا بند قبا ای مه خورشیدکلاهتا چو زلفت سر سودازده در پا فکنم خورده‌ام تیر فلک باده بده تا سرمستعقده دربند کمر ترکش جوزا فکنم جرعه جام بر این تخت روان افشانمغلغل چنگ در این گنبد مینا فکنم حافظا تکیه بر ایام چو سهو است و خطامن چرا عشرت امروز به فردا فکنم تفسیر : افسوس گذشته و اشتباهاتی که مرتکب شده اید فکر شما را پریشان و آشفته کرده و بابت آن بسیار ناراحت هستید....
    به گزارش جماران؛ خبرآنلاین نوشت: در یازدهمین جلسه از سلسله نشست های جامعه مدنی، محمدجواد غلامرضا کاشی عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، دیدگاه های خود را با عنوان «زندگی روزمره، دولت و جامعه مدنی» مطرح کرد. بر اساس دیدگاه های کاشی، ایران از جامعه مدنی مبتنی بر نظریه هگلی به دیدگاه جامعه مدنی براساس نظریه لوفور، منتقل شده است. از این منظر همه سازوکار جامعه مدنی مبتنی بر ارزش ها و اصول، دچار اضمحلال شده، و جای خودش را به جامعه مدنی مبتنی بر فرد بیانگری جای آن را گرفته است. جامعه از سمت اتکا به زبان نخبگان اریستوکرات، با توجه به جهان دیجیتال و مجازی، به سمت اتکاء به زبان خود حرکت کرده است. این انقلابی زیرپوستی است که...
    فروزان آصف نخعی: در یازدهمین جلسه از سلسله نشست های جامعه مدنی، دکتر محمدجواد غلامرضا کاشی عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، دیدگاه های خود را با عنوان «زندگی روزمره، دولت و جامعه مدنی» مطرح کرد. بر اساس دیدگاه های کاشی، ایران از جامعه مدنی مبتنی بر نظریه هگلی به دیدگاه جامعه مدنی براساس نظریه لوفور، منتقل شده است. از این منظر همه سازوکار جامعه مدنی مبتنی بر ارزش ها و اصول، دچار اضمحلال شده، و جای خودش را به جامعه مدنی مبتنی بر فرد بیانگری جای آن را گرفته است. جامعه از سمت اتکا به زبان نخبگان اریستوکرات، با توجه به جهان دیجیتال و مجازی، به سمت اتکاء به زبان خود حرکت کرده است. این انقلابی زیرپوستی است که...
    فروزان آصف نخعی: در یازدهمین جلسه از سلسله نشست های جامعه مدنی، دکتر محمدجواد غلامرضا کاشی عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، دیدگاه های خود را با عنوان «زندگی روزمره، دولت و جامعه مدنی» مطرح کرد. بر اساس دیدگاه های کاشی، ایران از جامعه مدنی مبتنی بر نظریه هگلی به دیدگاه جامعه مدنی براساس نظریه لوفور، منتقل شده است. از این منظر همه سازوکار جامعه مدنی مبتنی بر ارزش ها و اصول، دچار اضمحلال شده، و جای خودش را به جامعه مدنی مبتنی بر فرد بیانگری جای آن را گرفته است. جامعه از سمت اتکا به زبان نخبگان اریستوکرات، با توجه به جهان دیجیتال و مجازی، به سمت اتکاء به زبان خود حرکت کرده است. این انقلابی زیرپوستی است که...
    صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنمتا به کی در غم تو ناله شبگیر کنم دل دیوانه از آن شد که نصیحت شنودمگرش هم ز سر زلف تو زنجیر کنم آن چه در مدت هجر تو کشیدم هیهاتدر یکی نامه محال است که تحریر کنم با سر زلف تو مجموع پریشانی خودکو مجالی که سراسر همه تقریر کنم آن زمان کآرزوی دیدن جانم باشددر نظر نقش رخ خوب تو تصویر کنم گر بدانم که وصال تو بدین دست دهددین و دل را همه دربازم و توفیر کنم دور شو از برم ای واعظ و بیهوده مگویمن نه آنم که دگر گوش به تزویر کنم نیست امید صلاحی ز فساد حافظچون که تقدیر چنین است چه تدبیر کنم تفسیر :...
    من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنممحتسب داند که من این کارها کمتر کنم من که عیب توبه کاران کرده باشم بارهاتوبه از می وقت گل دیوانه باشم گر کنم عشق دردانه‌ست و من غواص و دریا میکدهسر فروبردم در آن جا تا کجا سر برکنم لاله ساغرگیر و نرگس مست و بر ما نام فسقداوری دارم بسی یا رب که را داور کنم بازکش یک دم عنان ای ترک شهرآشوب منتا ز اشک و چهره راهت پرزر و گوهر کنم من که از یاقوت و لعل اشک دارم گنج‌هاکی نظر در فیض خورشید بلند اختر کنم چون صبا مجموعه گل را به آب لطف شستکجدلم خوان گر نظر بر صفحه دفتر کنم عهد و پیمان فلک...
    بی تو ای سرو روان با گل و گلشن چه کنمزلف سنبل چه کشم عارض سوسن چه کنم آه کز طعنه بدخواه ندیدم رویتنیست چون آینه‌ام روی ز آهن چه کنم برو ای ناصح و بر دردکشان خرده مگیرکارفرمای قدر می‌کند این من چه کنم برق غیرت چو چنین می‌جهد از مکمن غیبتو بفرما که من سوخته خرمن چه کنم شاه ترکان چو پسندید و به چاهم انداختدستگیر ار نشود لطف تهمتن چه کنم مددی گر به چراغی نکند آتش طورچاره تیره شب وادی ایمن چه کنم حافظا خلد برین خانه موروث من استاندر این منزل ویرانه نشیمن چه کنم تفسیر : روزهای سختی را می گذرانید و به شدت ناامید و دل خسته شده اید. بدخواهان پیوسته در حال...
    عمریست تا من در طلب هر روز گامی می‌زنمدست شفاعت هر زمان در نیک نامی می‌زنم بی ماه مهرافروز خود تا بگذرانم روز خوددامی به راهی می‌نهم مرغی به دامی می‌زنم اورنگ کو گلچهر کو نقش وفا و مهر کوحالی من اندر عاشقی داو تمامی می‌زنم تا بو که یابم آگهی از سایه سرو سهیگلبانگ عشق از هر طرف بر خوش خرامی می‌زنم هر چند کان آرام دل دانم نبخشد کام دلنقش خیالی می‌کشم فال دوامی می‌زنم دانم سر آرد غصه را رنگین برآرد قصه رااین آه خون افشان که من هر صبح و شامی می‌زنم با آن که از وی غایبم و از می چو حافظ تایبمدر مجلس روحانیان گه گاه جامی می‌زنم تفسیر : هرگز گمان نبر که...
    چل سال بیش رفت که من لاف می‌زنمکز چاکران پیر مغان کمترین منم هرگز به یمن عاطفت پیر می فروشساغر تهی نشد ز می صاف روشنم از جاه عشق و دولت رندان پاکبازپیوسته صدر مصطبه‌ها بود مسکنم در شان من به دردکشی ظن بد مبرکآلوده گشت جامه ولی پاکدامنم شهباز دست پادشهم این چه حالت استکز یاد برده‌اند هوای نشیمنم حیف است بلبلی چو من اکنون در این قفسبا این لسان عذب که خامش چو سوسنم آب و هوای فارس عجب سفله پرور استکو همرهی که خیمه از این خاک برکنم حافظ به زیر خرقه قدح تا به کی کشیدر بزم خواجه پرده ز کارت برافکنم تورانشه خجسته که در من یزید فضلشد منت مواهب او طوق گردنم تفسیر :...
    حسین قره: ابومحمّد مُشرف‌الدین مُصلِح بن عبدالله بن مشرّف متخلص به سعدی در روزگاری به دنیا آمد که در جوانی‌اش دیواری فروریخت و پس‌ازآن شهری و بعدش سرزمینی دیگر آن نبود که پیش‌تر. قلعه‌ها با خاکی که از آن بالاآمده بودند لب‌به‌لب شدند و ساکنان گورها خوشبخت‌ترین مردمان بودند، چه آنان که بودند با وحشتی چنان دهان‌دریده روبرو شدند که مرگ در بستر، زیباترین آرزوی زندگان بود. همان‌جا که عطا ملک جوینی در جهانگشایش نوشت: «یکی از بخارا پس از آن واقعه گریخته بود و به خراسان آمده، حال بخارا از او پرسیدند. او گفت: آمدند و کندند و سوختند و کشتند و بردند و رفتند و جماعت زیرکان اتفاق کردند که در پارسی موجزتر ازین سخن نتواند بود.» و...
    خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: کتاب «بهشتی در این‌حوالی؛ چند روایت کوتاه از سبک زندگی و سیره علمی و عملی شهید دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی» نوشته محمدعلی عباسی‌اقدام دی‌ماه ۱۴۰۲ توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر و راهی بازار نشر شد. این‌کتاب چهارمین‌عنوان از مجموعه «قله‌ها به آسمان نزدیک‌ترند» است که این‌ناشر چاپ می‌کند. مجموعه «قله‌ها به آسمان نزدیک‌ترند»‌ به‌قلم محمدعلی عباسی، نگاهی گذرا به زندگی علما دارد و برش‌های کوتاهی از اهالی معرفت را شامل می‌شود و تا به‌حال سه‌کتاب «اقیانوس آرام»‌، «آن مرد بی‌نهایت» و «کرشمه ماه» درباره علامه طباطبایی و امام خمینی و آیت‌الله بهجت در قالب آن منتشر شده‌اند. دغدغه‌ها، ایده‌ها و تلاش‌های شهیدبهشتی در سال‌های پیش و پس از انقلاب ازجمله موضوعاتی است...
    حجاب چهره جان می‌شود غبار تنمخوشا دمی که از آن چهره پرده برفکنم چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانیستروم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم عیان نشد که چرا آمدم کجا رفتمدریغ و درد که غافل ز کار خویشتنم چگونه طوف کنم در فضای عالم قدسکه در سراچه ترکیب تخته بند تنم اگر ز خون دلم بوی شوق می‌آیدعجب مدار که همدرد نافه ختنم طراز پیرهن زرکشم مبین چون شمعکه سوزهاست نهانی درون پیرهنم بیا و هستی حافظ ز پیش او بردارکه با وجود تو کس نشنود ز من که منم تفسیر : شرایط فعلی و زندگی کنونی را در شان خود نمی دانید و دل به آرزوهای دور و دراز سپرده اید. همین باعث شده احساس...
    گر من از سرزنش مدعیان اندیشمشیوه مستی و رندی نرود از پیشم زهد رندان نوآموخته راهی بدهیستمن که بدنام جهانم چه صلاح اندیشم شاه شوریده سران خوان من بی‌سامان رازان که در کم خردی از همه عالم بیشم بر جبین نقش کن از خون دل من خالیتا بدانند که قربان تو کافرکیشم اعتقادی بنما و بگذر بهر خداتا در این خرقه ندانی که چه نادرویشم شعر خونبار من ای باد بدان یار رسانکه ز مژگان سیه بر رگ جان زد نیشم من اگر باده خورم ور نه چه کارم با کسحافظ راز خود و عارف وقت خویشم تفسیر : برخی حسودان و رقیبان می خواهند شما را از راه رسیدن به هدف خارج کرده و به بیراهه بکشانند. به حرف...
    فروزان آصف نخعی: در فضای بین الملل چهره‌های اصلی مکتب فلسفی اگزیستانسیالیسم، با پل‌زدن میان ادبیات و فلسفه، بر فضای فکری سال‌های پس از جنگ جهانی دوم مسلط شدند، چنان‌که ژان پل سارتر در کنار آثار کلاسیک فلسفی مانند هستی و نیستی و نقد خرد دیالکتیکی با انتشار رمان و نمایش‌نامه‌هایی چون تهوع، در بسته و ... بر گفتمان ادبی آن سال‌ها تأثیر به سزایی گذاشتند. به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، این ویژگی در کنار تأکید اگزیستانسیالیست‌ها بر تعهد ادبی سیاسی هنرمندان و روشنفکران، نقد پوزیتیویسم و ... سبب تأثیر آن‌ها در میان شاعران، متفکران و اندیشمندان ایرانی به ویژه در سال‌های پس از شهریور ۱۳۲۰ تا انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ نیز شد تا آن‌جا که آرا و اندیشه‌های سارتر، هایدگر،...
    من که از آتش دل چون خم می در جوشممهر بر لب زده خون می‌خورم و خاموشم قصد جان است طمع در لب جانان کردنتو مرا بین که در این کار به جان می‌کوشم من کی آزاد شوم از غم دل چون هر دمهندوی زلف بتی حلقه کند در گوشم حاش لله که نیم معتقد طاعت خویشاین قدر هست که گه گه قدحی می نوشم هست امیدم که علیرغم عدو روز جزافیض عفوش ننهد بار گنه بر دوشم پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروختمن چرا ملک جهان را به جوی نفروشم خرقه پوشی من از غایت دین داری نیستپرده‌ای بر سر صد عیب نهان می‌پوشم من که خواهم که ننوشم به جز از راوق خمچه کنم گر سخن پیر...
    به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای مازندران، ستوان یکم محسن حسین‌نیا اهل روستای روشندان از توابع بخش بهنمیر استان مازندران سحرگاه ۱۶ فروردین در عملیات تروریستی گروه جیش‌الظلم به مقر نیروی انتظامی در چابهار به شهادت رسید.   شهید محسن حسین‌نیا علاوه بر اینکه در عرصه حفاظت از مردم و میهن فعال بود و جان بر سر این راه فدا کرد مداح اهل بیت و تکواندوکار هم بود خانواده این شهید که می‌گویند آرزوی همیشگی سید محسن شهادت بود و این درخواست را از همه حتی کودکان هم می‌کرد.   از این شهید والامقام ۲ دختر ۹ ساله و ۹ ماهه به یادگار مانده است. کد ویدیو دانلود فیلم اصلی
    خیال روی تو چون بگذرد به گلشن چشمدل از پی نظر آید به سوی روزن چشم سزای تکیه گهت منظری نمی‌بینممنم ز عالم و این گوشه معین چشم بیا که لعل و گهر در نثار مقدم توز گنج خانه دل می‌کشم به روزن چشم سحر سرشک روانم سر خرابی داشتگرم نه خون جگر می‌گرفت دامن چشم نخست روز که دیدم رخ تو دل می‌گفتاگر رسد خللی خون من به گردن چشم به بوی مژده وصل تو تا سحر شب دوشبه راه باد نهادم چراغ روشن چشم به مردمی که دل دردمند حافظ رامزن به ناوک دلدوز مردم افکن چشم تفسیر : برای رسیدن به مراد دل تلاش و همت عالی لازم است، تمام تلاش خود را به کار گرفته و...
    من دوستدار روی خوش و موی دلکشممدهوش چشم مست و می صاف بی‌غشم گفتی ز سر عهد ازل یک سخن بگوآن گه بگویمت که دو پیمانه درکشم من آدم بهشتیم اما در این سفرحالی اسیر عشق جوانان مه وشم در عاشقی گزیر نباشد ز ساز و سوزاستاده‌ام چو شمع مترسان ز آتشم شیراز معدن لب لعل است و کان حسنمن جوهری مفلسم ایرا مشوشم از بس که چشم مست در این شهر دیده‌امحقا که می نمی‌خورم اکنون و سرخوشم شهریست پر کرشمه حوران ز شش جهتچیزیم نیست ور نه خریدار هر ششم بخت ار مدد دهد که کشم رخت سوی دوستگیسوی حور گرد فشاند ز مفرشم حافظ عروس طبع مرا جلوه آرزوستآیینه‌ای ندارم از آن آه می‌کشم تفسیر : روزهای...
    چرا نه در پی عزم دیار خود باشمچرا نه خاک سر کوی یار خود باشم غم غریبی و غربت چو بر نمی‌تابمبه شهر خود روم و شهریار خود باشم ز محرمان سراپرده وصال شومز بندگان خداوندگار خود باشم چو کار عمر نه پیداست باری آن اولیکه روز واقعه پیش نگار خود باشم ز دست بخت گران خواب و کار بی‌سامانگرم بود گله‌ای رازدار خود باشم همیشه پیشه من عاشقی و رندی بوددگر بکوشم و مشغول کار خود باشم بود که لطف ازل رهنمون شود حافظوگرنه تا به ابد شرمسار خود باشم تفسیر : چرخ گردون بالا و پایین بسیار دارد. نه در روزهای بد نا امید باش و نه در روزهای خوش مغرور و خودبین. اگر امروز دچار شکست شدی،...
    به گزارش قدس آنلاین، آیین و نشست رونمایی فیلم سینمایی عروسک(قولچاق) به کارگردانی زنده‌یاد اصغر یوسفی‌نژاد و تهیه‌کنندگی جلیل اکبری صحت شب گذشته توسط گروه هنر و تجربه و با حضور سازندگان اثر، هنرمندان سینما و اهالی رسانه در پردیس سینمایی چارسو برگزار شد. جلیل اکبری صحت تهیه‌کننده فیلم «عروسک» با بیان اینکه این فیلم به لحاظ زبان و ادبیات ترکی یک فیلم بسیار مهم است گفت: این فیلم پر از واژه‌ها، متل و مثل‌هایی است که به لهجه تبریزی است. به همین دلیل بسیار فیلم خاصی است من این مسئله را مدام تکرار می‌کنم و امیدوارم که چنین  فیلمی برای همه زبان‌ها و لهجه‌های مختلف رایج در ایران ساخته شود و این تسلط همه جانبه لهجه تهرانی به زبان فارسی...
    مژده وصل تو کو کز سر جان برخیزمطایر قدسم و از دام جهان برخیزم به ولای تو که گر بنده خویشم خوانیاز سر خواجگی کون و مکان برخیزم یا رب از ابر هدایت برسان بارانیپیشتر زان که چو گردی ز میان برخیزم بر سر تربت من با می و مطرب بنشینتا به بویت ز لحد رقص کنان برخیزم خیز و بالا بنما ای بت شیرین حرکاتکز سر جان و جهان دست فشان برخیزم گر چه پیرم تو شبی تنگ در آغوشم کشتا سحرگه ز کنار تو جوان برخیزم روز مرگم نفسی مهلت دیدار بدهتا چو حافظ ز سر جان و جهان برخیزم تفسیر : از فرصت هایی که برای شما پیش می آید کمال استفاده را بکنید و قدر لحظه...
    ناگفته هایی از زندگی شهید صیاد شیرازی از زبان پسرش
    در خرابات مغان گر گذر افتد بازمحاصل خرقه و سجاده روان دربازم حلقه توبه گر امروز چو زهاد زنمخازن میکده فردا نکند در بازم ور چو پروانه دهد دست فراغ بالیجز بدان عارض شمعی نبود پروازم صحبت حور نخواهم که بود عین قصوربا خیال تو اگر با دگری پردازم سر سودای تو در سینه بماندی پنهانچشم تردامن اگر فاش نگردی رازم مرغ سان از قفس خاک هوایی گشتمبه هوایی که مگر صید کند شهبازم همچو چنگ ار به کناری ندهی کام دلماز لب خویش چو نی یک نفسی بنوازم ماجرای دل خون گشته نگویم با کسزان که جز تیغ غمت نیست کسی دمسازم گر به هر موی سری بر تن حافظ باشدهمچو زلفت همه را در قدمت اندازم تفسیر :...
    نماینده ولی فقیه درخراسان رضوی گفت: این بی‌‎ثباتی بازار، گرانی اجناس، تنزل ارزش پول ملی و فاصله طبقاتی که مورد توجه رهبر معظم انقلاب قرار گرفت، مسائلی است که همگی به هم ربط دارد. - اخبار استانها - به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهد، آیت الله سید‌احمد علم الهدی در خطبه سیاسی نماز جمعه این هفته که با حضور پرشور زائران و مجاوران در حرم مطهر رضوی برگزار شد، با اشاره به دیدار اخیر کارگزاران نظام با رهبر معظم انقلاب در ماه مبارک رمضان اظهارداشت: در آن دیدار، رهبری تأکیدکردند که در اقتصاد کشور واقعیت های تلخ و شیرینی وجود دارد که در بخش تلخ آن، بی ثباتی بازار و گرانی اجناس، فاصله طبقاتی و تنزل ارزش پول ملی تأثیرگذار...
    گر دست رسد در سر زلفین تو بازمچون گوی چه سرها که به چوگان تو بازم زلف تو مرا عمر دراز است ولی نیستدر دست سر مویی از آن عمر درازم پروانه راحت بده ای شمع که امشباز آتش دل پیش تو چون شمع گدازم آن دم که به یک خنده دهم جان چو صراحیمستان تو خواهم که گزارند نمازم چون نیست نماز من آلوده نمازیدر میکده زان کم نشود سوز و گدازم در مسجد و میخانه خیالت اگر آیدمحراب و کمانچه ز دو ابروی تو سازم گر خلوت ما را شبی از رخ بفروزیچون صبح بر آفاق جهان سر بفرازم محمود بود عاقبت کار در این راهگر سر برود در سر سودای ایازم حافظ غم دل با که بگویم...
    نماز شام غریبان چو گریه آغازمبه مویه‌های غریبانه قصه پردازم به یاد یار و دیار آن چنان بگریم زارکه از جهان ره و رسم سفر براندازم من از دیار حبیبم نه از بلاد غریبمهیمنا به رفیقان خود رسان بازم خدای را مددی ای رفیق ره تا منبه کوی میکده دیگر علم برافرازم خرد ز پیری من کی حساب برگیردکه باز با صنمی طفل عشق می‌بازم بجز صبا و شمالم نمی‌شناسد کسعزیز من که به جز باد نیست دمسازم هوای منزل یار آب زندگانی ماستصبا بیار نسیمی ز خاک شیرازم سرشکم آمد و عیبم بگفت روی به رویشکایت از که کنم خانگیست غمازم ز چنگ زهره شنیدم که صبحدم می‌گفتغلام حافظ خوش لهجه خوش آوازم تفسیر : از فریبکاری دوستان و...
    مزن بر دل ز نوک غمزه تیرمکه پیش چشم بیمارت بمیرم نصاب حسن در حد کمال استزکاتم ده که مسکین و فقیرم چو طفلان تا کی ای زاهد فریبیبه سیب بوستان و شهد و شیرم چنان پر شد فضای سینه از دوستکه فکر خویش گم شد از ضمیرم قدح پر کن که من در دولت عشقجوان بخت جهانم گر چه پیرم قراری بسته‌ام با می فروشانکه روز غم به جز ساغر نگیرم مبادا جز حساب مطرب و میاگر نقشی کشد کلک دبیرم در این غوغا که کس کس را نپرسدمن از پیر مغان منت پذیرم خوشا آن دم کز استغنای مستیفراغت باشد از شاه و وزیرم من آن مرغم که هر شام و سحرگاهز بام عرش می‌آید صفیرم چو حافظ...
    به گزارش جام جم آنلاین، برنامه «برمودا» با اجرای کامران نجف‌زاده از شبکه نسیم پخش می‌شود. علیرضا مرندی سرپرست تیم پزشکی رهبر انقلاب میهمان این برنامه تلویزیونی شد.  او در پاسخ به سؤال کامران نجف‌زاده درباره اینکه این روز‌ها چه توصیه پزشکی برای رهبر انقلاب دارید این‌طور گفت: نزدیک ۳۰ سال است که سرپرست تیم پزشکی رهبر انقلاب هستم. خداوند بسیار به جمهوری اسلامی عنایت کرده و ایشان را سالم و خوب نگه داشته است. چرا که ایشان ۹ ماه هم از بنده بزرگتر هستند و بحمدالله در سلامت به سر می‌برند. خداوند ایشان را حفظ کرده و سالم نگه داشته است. مرندی تأکید کرد: اصلاً به سن‌شان نمی‌خورد خیلی کار می‌کنند. همواره مشغول خواندن، نوشتن و حتی برای...
    منبع:خبرآنلاین ویدئوهای دیدنی دیگر در کانال های آپارات و یوتیوب عصر ایران ???????????? کانال 1 aparat.com/asrirantv کانال 2 aparat.com/asriran کانال 3 youtube.com/@asriran_official/videos کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: تلاوت سوره اعلی توسط رهبر انقلاب (فیلم) "رایانه سپهر" به جای فضای مجازی ؛ استقبال رهبر انقلاب (فیلم) فرزند شهید آقابابایی در آغوش رهبر انقلاب (فیلم)
    دریافت 13 MB به گزارش همشهری آنلاین، علیرضا مرندی در ادامه اضافه کرد و گفت: همواره مشغول خواندن، نوشتن و حتی برای سخنرانی‌هایشان خودشان وقت صرف می‌کنند. همیشه این‌طور بوده که چیزی را همین‌طوری و مطالعه نشده نمی‌گویند. کد خبر 843351 منبع: خبرآنلاین برچسب‌ها خبر ویژه رهبر معظم انقلاب مهارت‌های زندگی
    فیلم| جزییات زندگی شخصی رهبر انقلاب از زبان مرندی
    علیرضا مرندی سرپرست تیم پزشکی مقام معظم رهبری در یک برنامه تلویزیونی به نکاتی قابل توجه درباره زندگی شخصی رهبری، اشاره کردند. - اخبار فرهنگی - به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، برنامه «برمودا» با اجرای کامران نجف‌زاده از شبکه نسیم پخش می‌شود. علیرضا مرندی سرپرست تیم پزشکی رهبر انقلاب میهمان این برنامه تلویزیونی شد. او در پاسخ به سؤال کامران نجف‌زاده درباره اینکه این‌ روزها چه توصیه‌ پزشکی برای رهبر انقلاب دارید این‌طور گفت: نزدیک 30 سال است که سرپرست تیم پزشکی رهبر انقلاب هستم. خداوند بسیار به جمهوری اسلامی عنایت کرده و ایشان را سالم و خوب نگه داشته است. چرا که ایشان 9 ماه هم از بنده بزرگتر هستند و بحمدالله در سلامت به سر می‌برند. خداوند ایشان را...
    به تیغم گر کشد دستش نگیرموگر تیرم زند منت پذیرم کمان ابرویت را گو بزن تیرکه پیش دست و بازویت بمیرم غم گیتی گر از پایم درآردبجز ساغر که باشد دستگیرم برآی ای آفتاب صبح امیدکه در دست شب هجران اسیرم به فریادم رس ای پیر خراباتبه یک جرعه جوانم کن که پیرم به گیسوی تو خوردم دوش سوگندکه من از پای تو سر بر نگیرم بسوز این خرقه تقوا تو حافظکه گر آتش شوم در وی نگیرم تفسیر : مدتی است به عواقب کارهای خود فکر نمی کنید و بدون به کارگیری عقل و اندیشه عمل می کنید. این مسیری که در پیش گرفته اید عاقبت خوشی برای شما نخواهد داشت. بهتر است کمی به خود آمده و قبل...
    زی‌سان: مردی که رکورد گینس درازترین زبان دنیا را در اختیار دارد، فاش کرد که روشی غیرمعمول برای به کار انداختن ماهیچه زبان خود کشف کرده است.  به گزارش زی‌سان، بر اساس کتاب رکورد‌های جهانی گینس، نیک استوبرل (ایالات متحده آمریکا) که رکورد بلندترین زبان (مرد) با اندازه ۱۰.۱ سانتی متر (۳.۹۷ اینچ) را در اختیار دارد، ظاهر نسبتاً منحصربه‌فردی دارد و توانسته با این زبان مهارت‌های نقاشی‌اش را به نمایش بگذارد. او با زبان خود نقاشی می‌کشد.  این مرد در اولین سفر خود به بریتانیا، در یک برنامه تلویزیونی شرکت کرد و میزبانان با ناباوری دیدند که نیک زبان رکوردشکن خود را در رنگ می‌زند تا پرتره‌ای از دو مجری برنامه را به صورت زنده بکشد! بر...
    خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب؛ طاهره تهرانی: ناصرخسرو -که بیش از همه به خاطر سفرنامه اش مشهور است- در اواخر قرن چهارم در قبادیان چشم به جهان گشود. نام کامل او ابومعین حمیدالدین ناصر بن حارث قبادیانی مَروزی، مشهور به ناصرخسرو، در سال ۳۹۴ در خانواده‌ای که از کارگزاران دولتی سلجوقیان بودند به دنیا آمد. قبادیان، قصبه ای کوچک در حوالی مرو بود؛ شهرِ بزرگ ناحیه بلخ که خود یکی از نواحی ایالت بزرگ خراسان است و وسعت آن تقریباً تا کناره جیحون می‌رسید. نیشابور (مرکز ایالت خراسان) و مرو -دو شهر مهم در مسیر جاده ابریشم - در زمان ناصر خسرو جهانشهرهایی بودند با ساکنینی از قوم‌ها و دین‌های مختلف. مسلمانان (سنی و شیعه)، یهودی، مسیحی، و...
    تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرمتبسمی کن و جان بین که چون همی‌سپرم چنین که در دل من داغ زلف سرکش توستبنفشه زار شود تربتم چو درگذرم بر آستان مرادت گشاده‌ام در چشمکه یک نظر فکنی خود فکندی از نظرم چه شکر گویمت ای خیل غم عفاک اللهکه روز بی‌کسی آخر نمی‌روی ز سرم غلام مردم چشمم که با سیاه دلیهزار قطره ببارد چو درد دل شمرم به هر نظر بت ما جلوه می‌کند لیکنکس این کرشمه نبیند که من همی‌نگرم به خاک حافظ اگر یار بگذرد چون بادز شوق در دل آن تنگنا کفن بدرم تفسیر : قدر خانواده و دوستان باوفای خود را بدانید زیرا همیشه با دلسوزی کارهای شما را پیگیری کرده اند. برای رسیدن...
    امام جمعه اردبیل از نماز، روزه، زکات، صدقه دادن و انجام کارهای نیک در کنار پرهیز از تهمت، دروغ و غیبت کردن را مؤلفه‌های زیست پاک همراه با دور بودن از آلودگی‌ها عنوان کرد. - اخبار استانها - به گزارش خبرگزاری تسنیم از اردبیل، آیت‌الله سید حسن عاملی عصر یکشنبه در مراسم روزه اولی‌ها در جمع دختران روزه‌دار در اردبیل، اظهار داشت: برای داشتن یک زندگی شایسته همراه با برجستگی‌های معنوی ضروری است تا دختران ما به زینت حجاب و عفاف و پرهیز از گناه با تکیه بر تقوا و تفکری شایسته بیندیشند و در وجود خود این اصول و مبانی را تمرین کنند.وی تصریح کرد: باید روز اول روزه‌داری را در تقویم زندگی ثبت و ضبط کرد تا از...
    جوزا سحر نهاد حمایل برابرمیعنی غلام شاهم و سوگند می‌خورم ساقی بیا که از مدد بخت کارسازکامی که خواستم ز خدا شد میسرم جامی بده که باز به شادی روی شاهپیرانه سر هوای جوانیست در سرم راهم مزن به وصف زلال خضر که مناز جام شاه جرعه کش حوض کوثرم شاها اگر به عرش رسانم سریر فضلمملوک این جنابم و مسکین این درم من جرعه نوش بزم تو بودم هزار سالکی ترک آبخورد کند طبع خوگرم ور باورت نمی‌کند از بنده این حدیثاز گفته کمال دلیلی بیاورم گر برکنم دل از تو و بردارم از تو مهرآن مهر بر که افکنم آن دل کجا برم منصور بن مظفر غازیست حرز منو از این خجسته نام بر اعدا مظفرم عهد الست...
    روستای تخت کاشان در شهرستان ایذه استان خوزستان واقع شده است. مشکلی که زندگی مردم این روستا را تحت تاثیر قرار داده است مشکل آب و گاز است.  شهروندخبرنگار ما با ارسال پیام خواستار رسیدگی به این مشکلات شد. متن پیام شهروندخبرنگار روستای تخت کاشان در شهرستان ایذه مردمی دلگرم و غیرت دار وخوش اصالت دارد. تخت کاشان دارای طبیعت خوب و دلنشین است و مردم در آنجا کشاورزی و دامداری می کنند اما تنها مشکلی که در این روستا وجود دارد مشکل آب و گاز است. زندگی را سخت کرده است، لطفا رسیدگی کنید.   برای یادگیری اصول تصویربرداری خبری به صفحه «آموزش تصویربرداری برای شهروندخبرنگاران» مراجعه کنید باشگاه خبرنگاران جوان شهروند خبرنگار شهروند خبرنگار
    من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرملطف‌ها می‌کنی ای خاک درت تاج سرم دلبرا بنده نوازیت که آموخت بگوکه من این ظن به رقیبان تو هرگز نبرم همتم بدرقه راه کن ای طایر قدسکه دراز است ره مقصد و من نوسفرم ای نسیم سحری بندگی من برسانکه فراموش مکن وقت دعای سحرم خرم آن روز کز این مرحله بربندم بارو از سر کوی تو پرسند رفیقان خبرم حافظا شاید اگر در طلب گوهر وصلدیده دریا کنم از اشک و در او غوطه خورم پایه نظم بلند است و جهان گیر بگوتا کند پادشه بحر دهان پرگهرم تفسیر : قدر خود را بدانید و اعتماد به نفس خود را حفظ کنید. خودکمتربینی از موانع اصلی برای رسیدن به اهداف...
    مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارمهواداران کویش را چو جان خویشتن دارم صفای خلوت خاطر از آن شمع چگل جویمفروغ چشم و نور دل از آن ماه ختن دارم به کام و آرزوی دل چو دارم خلوتی حاصلچه فکر از خبث بدگویان میان انجمن دارم مرا در خانه سروی هست کاندر سایه قدشفراغ از سرو بستانی و شمشاد چمن دارم گرم صد لشکر از خوبان به قصد دل کمین سازندبحمد الله و المنه بتی لشکرشکن دارم سزد کز خاتم لعلش زنم لاف سلیمانیچو اسم اعظمم باشد چه باک از اهرمن دارم الا ای پیر فرزانه مکن عیبم ز میخانهکه من در ترک پیمانه دلی پیمان شکن دارم خدا را ای رقیب امشب زمانی دیده بر هم...
    دریافت 300 MB به گزارش خبرگزاری مهر، به مناسبت ایام ماه مبارک رمضان، کلیپ زندگی با آیه‌ها با طعم زبان شیرین بلوچی (اردو) منتشر شد، در این کلیپ به آیه ۱۶۲ سوره انعام قرآن کریم، پرداخته شده است. کد خبر 6068327
    در نهانخانه عشرت صنمی خوش دارمکز سر زلف و رخش نعل در آتش دارم عاشق و رندم و میخواره به آواز بلندوین همه منصب از آن حور پریوش دارم گر تو زین دست مرا بی سر و سامان داریمن به آه سحرت زلف مشوش دارم گر چنین چهره گشاید خط زنگاری دوستمن رخ زرد به خونابه منقش دارم گر به کاشانه رندان قدمی خواهی زدنقل شعر شکرین و می بی‌غش دارم ناوک غمزه بیار و رسن زلف که منجنگ‌ها با دل مجروح بلاکش دارم حافظا چون غم و شادی جهان در گذر استبهتر آن است که من خاطر خود خوش دارم تفسیر : مژده باد بر شما که به زودی روزهای خوش فرا می رسد و بخت و اقبال به...
    در نهانخانه عشرت صنمی خوش دارمکز سر زلف و رخش نعل در آتش دارم عاشق و رندم و میخواره به آواز بلندوین همه منصب از آن حور پریوش دارم گر تو زین دست مرا بی سر و سامان داریمن به آه سحرت زلف مشوش دارم گر چنین چهره گشاید خط زنگاری دوستمن رخ زرد به خونابه منقش دارم گر به کاشانه رندان قدمی خواهی زدنقل شعر شکرین و می بی‌غش دارم ناوک غمزه بیار و رسن زلف که منجنگ‌ها با دل مجروح بلاکش دارم حافظا چون غم و شادی جهان در گذر استبهتر آن است که من خاطر خود خوش دارم تفسیر : مژده باد بر شما که به زودی روزهای خوش فرا می رسد و بخت و اقبال به...
    در نهانخانه عشرت صنمی خوش دارمکز سر زلف و رخش نعل در آتش دارم عاشق و رندم و میخواره به آواز بلندوین همه منصب از آن حور پریوش دارم گر تو زین دست مرا بی سر و سامان داریمن به آه سحرت زلف مشوش دارم گر چنین چهره گشاید خط زنگاری دوستمن رخ زرد به خونابه منقش دارم گر به کاشانه رندان قدمی خواهی زدنقل شعر شکرین و می بی‌غش دارم ناوک غمزه بیار و رسن زلف که منجنگ‌ها با دل مجروح بلاکش دارم حافظا چون غم و شادی جهان در گذر استبهتر آن است که من خاطر خود خوش دارم تفسیر : مژده باد بر شما که به زودی روزهای خوش فرا می رسد و بخت و اقبال به...
    گر دست دهد خاک کف پای نگارمبر لوح بصر خط غباری بنگارم بر بوی کنار تو شدم غرق و امید استاز موج سرشکم که رساند به کنارم پروانه او گر رسدم در طلب جانچون شمع همان دم به دمی جان بسپارم امروز مکش سر ز وفای من و اندیشزان شب که من از غم به دعا دست برآرم زلفین سیاه تو به دلداری عشاقدادند قراری و ببردند قرارم ای باد از آن باده نسیمی به من آورکان بوی شفابخش بود دفع خمارم گر قلب دلم را ننهد دوست عیاریمن نقد روان در دمش از دیده شمارم دامن مفشان از من خاکی که پس از منزین در نتواند که برد باد غبارم حافظ لب لعلش چو مرا جان عزیز استعمری بود...
    غلامحسین یوسفی شبیه‌ترین شخصت علمی روزگار ما به دکتر محمد معین است؛ یوسفی هم دقیقا بر چهار زبان تسلط می‌یابد و راهی را می‌رود که معین رفته بود. نظم حیرت‌انگیز دکتر معین را به عینه می‌توان در زندگی و کار دکتر یوسفی نیز سراغ گرفت و حتی مرگشان نقطه مشترک دیگری است. به گزارش ایسنا، محمد حسینی باغسنگانی درباره غلامحسین یوسفی در فصل «ساعت‌های کوک‌شده» ص ۳۰۰- ۳۰۲ از مجموعه کتاب‌های پژوهشی «چراغداران فکر و فرهنگ ایران» که هنوز منتشر تشده، نوشته است: «غیر از زبان مادری، چهار زبان زنده و فعال دنیا را حرف می‌زند. می‌نویسد و ترجمه می‌کند. عربی، فرانسه، انگلیسی و آلمانی. «داستان من و شعر نزار قبانی» و «برگزیده‌ای از اشعار عربی معاصر دکتر مصطفی بدوی»،...
    عشق مادر و فرزند چیزی نیست که با زبان قابل وصف باشد، عشقی که هر کدام از آنها حاضرند جانشان را فدای یکدیگر کنند. روایتی ببنید از زبان تجربه‌گر مرگ در برنامه «زندگی پس از زندگی» که از عشق مادرش نسبت به خودش می‌گوید.   کد ویدیو دانلود فیلم اصلی باشگاه خبرنگاران جوان فیلم و صوت فیلم و صوت
    گر چه افتاد ز زلفش گرهی در کارمهمچنان چشم گشاد از کرمش می‌دارم به طرب حمل مکن سرخی رویم که چو جامخون دل عکس برون می‌دهد از رخسارم پرده مطربم از دست برون خواهد بردآه اگر زان که در این پرده نباشد بارم پاسبان حرم دل شده‌ام شب همه شبتا در این پرده جز اندیشه او نگذارم منم آن شاعر ساحر که به افسون سخناز نی کلک همه قند و شکر می‌بارم دیده بخت به افسانه او شد در خوابکو نسیمی ز عنایت که کند بیدارم چون تو را در گذر ای یار نمی‌یارم دیدبا که گویم که بگوید سخنی با یارم دوش می‌گفت که حافظ همه روی است و ریابجز از خاک درش با که بود بازارم تفسیر :...
    ز دست کوته خود زیر بارمکه از بالابلندان شرمسارم مگر زنجیر مویی گیردم دستوگر نه سر به شیدایی برآرم ز چشم من بپرس اوضاع گردونکه شب تا روز اختر می‌شمارم بدین شکرانه می‌بوسم لب جامکه کرد آگه ز راز روزگارم اگر گفتم دعای می فروشانچه باشد حق نعمت می‌گزارم من از بازوی خود دارم بسی شکرکه زور مردم آزاری ندارم سری دارم چو حافظ مست لیکنبه لطف آن سری امیدوارم تفسیر : اعتماد به نفس خود را از دست داده و بسیاری از اوقات خود را دست کم و بی ارزش فرض می کنید. ضعف و ناتوانی شما را از اهداف دور می کند، سعی کنید اعتماد به نفس از دست رفته را بازیابید. در زندگی کاری به کسی ندارید...
    خیال نقش تو در کارگاه دیده کشیدمبه صورت تو نگاری ندیدم و نشنیدم اگر چه در طلبت همعنان باد شمالمبه گرد سرو خرامان قامتت نرسیدم امید در شب زلفت به روز عمر نبستمطمع به دور دهانت ز کام دل ببریدم به شوق چشمه نوشت چه قطره‌ها که فشاندمز لعل باده فروشت چه عشوه‌ها که خریدم ز غمزه بر دل ریشم چه تیرها که گشادیز غصه بر سر کویت چه بارها که کشیدم ز کوی یار بیار ای نسیم صبح غباریکه بوی خون دل ریش از آن تراب شنیدم گناه چشم سیاه تو بود و گردن دلخواهکه من چو آهوی وحشی ز آدمی برمیدم چو غنچه بر سرم از کوی او گذشت نسیمیکه پرده بر دل خونین به بوی او بدریدم...
    هر چند پیر و خسته دل و ناتوان شدمهر گه که یاد روی تو کردم جوان شدم شکر خدا که هر چه طلب کردم از خدابر منتهای همت خود کامران شدم ای گلبن جوان بر دولت بخور که مندر سایه تو بلبل باغ جهان شدم اول ز تحت و فوق وجودم خبر نبوددر مکتب غم تو چنین نکته دان شدم قسمت حوالتم به خرابات می‌کندهر چند کاین چنین شدم و آن چنان شدم آن روز بر دلم در معنی گشوده شدکز ساکنان درگه پیر مغان شدم در شاهراه دولت سرمد به تخت بختبا جام می به کام دل دوستان شدم از آن زمان که فتنه چشمت به من رسیدایمن ز شر فتنه آخرزمان شدم من پیر سال و ماه نیم...
    دیشب به سیل اشک ره خواب می‌زدمنقشی به یاد خط تو بر آب می‌زدم ابروی یار در نظر و خرقه سوختهجامی به یاد گوشه محراب می‌زدم هر مرغ فکر کز سر شاخ سخن بجستبازش ز طره تو به مضراب می‌زدم روی نگار در نظرم جلوه می‌نمودوز دور بوسه بر رخ مهتاب می‌زدم چشمم به روی ساقی و گوشم به قول چنگفالی به چشم و گوش در این باب می‌زدم نقش خیال روی تو تا وقت صبحدمبر کارگاه دیده بی‌خواب می‌زدم ساقی به صوت این غزلم کاسه می‌گرفتمی‌گفتم این سرود و می ناب می‌زدم خوش بود وقت حافظ و فال مراد و کامبر نام عمر و دولت احباب می‌زدم تفسیر : به زودی غم و غصه شما به پایان خواهد رسید...
    سال‌ها پیروی مذهب رندان کردمتا به فتوی خرد حرص به زندان کردم من به سرمنزل عنقا نه به خود بردم راهقطع این مرحله با مرغ سلیمان کردم سایه‌ای بر دل ریشم فکن ای گنج روانکه من این خانه به سودای تو ویران کردم توبه کردم که نبوسم لب ساقی و کنونمی‌گزم لب که چرا گوش به نادان کردم در خلاف آمد عادت بطلب کام که منکسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم نقش مستوری و مستی نه به دست من و توستآن چه سلطان ازل گفت بکن آن کردم دارم از لطف ازل جنت فردوس طمعگر چه دربانی میخانه فراوان کردم این که پیرانه سرم صحبت یوسف بنواختاجر صبریست که در کلبه احزان کردم صبح خیزی و سلامت طلبی چون...
    به گزارش مبلغ موضوع حیات یا مرگ کودکانی که قبل از به دنیا آمدن سقط می‌شوند برای بسیاری از افراد محل سوال است و حتی در بسیاری از محافل دینی و اعتقادی مباحث زیادی روی آن به وجود آمده است. در ویدئوی زیر یکی از تجربه گرایان برنامه زندگی پس از زندگی که نجربه نزدیک به مرگ داشته است و به دلیل بیماری تالاسمی خود و همسرش، چندین بار فرزندان خود را در اثر سقط از دست داده است به سرنوشت کودکان خود اشاره کرده است: برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1887292
    سال‌ها پیروی مذهب رندان کردمتا به فتوی خرد حرص به زندان کردم من به سرمنزل عنقا نه به خود بردم راهقطع این مرحله با مرغ سلیمان کردم سایه‌ای بر دل ریشم فکن ای گنج روانکه من این خانه به سودای تو ویران کردم توبه کردم که نبوسم لب ساقی و کنونمی‌گزم لب که چرا گوش به نادان کردم در خلاف آمد عادت بطلب کام که منکسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم نقش مستوری و مستی نه به دست من و توستآن چه سلطان ازل گفت بکن آن کردم دارم از لطف ازل جنت فردوس طمعگر چه دربانی میخانه فراوان کردم این که پیرانه سرم صحبت یوسف بنواختاجر صبریست که در کلبه احزان کردم صبح خیزی و سلامت طلبی چون...
    نرجس اربابی زنی که یک بار در حالت کما روح از بدنش جدا شده بود، وقایعی را که دیده بود، تعریف کرد. وصف افرادی که حلال و حرام را رعایت نمی‌کنند، در ویدئوی زیر توسط این تجربه‌گر بیان شده است. کد ویدیو دانلود فیلم اصلی باشگاه خبرنگاران جوان فیلم و صوت فیلم و صوت
    سال‌ها پیروی مذهب رندان کردمتا به فتوی خرد حرص به زندان کردم من به سرمنزل عنقا نه به خود بردم راهقطع این مرحله با مرغ سلیمان کردم سایه‌ای بر دل ریشم فکن ای گنج روانکه من این خانه به سودای تو ویران کردم توبه کردم که نبوسم لب ساقی و کنونمی‌گزم لب که چرا گوش به نادان کردم در خلاف آمد عادت بطلب کام که منکسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم نقش مستوری و مستی نه به دست من و توستآن چه سلطان ازل گفت بکن آن کردم دارم از لطف ازل جنت فردوس طمعگر چه دربانی میخانه فراوان کردم این که پیرانه سرم صحبت یوسف بنواختاجر صبریست که در کلبه احزان کردم صبح خیزی و سلامت طلبی چون...
    بسیاری از مردم دنیا، ایالات متحده آمریکا را یک مدینه فاضله تصور می‌کنند و رویای زندگی در آنجا را دارند؛ اما آیا واقعیت آمریکا با فیلم‌های هالیوودی تطابق دارد؟ یک مهاجر نظر خود را پس از زندگی در ایالات متحده بیان کرده است که در ویدئوی زیر می‌شنوید. کد ویدیو دانلود فیلم اصلی باشگاه خبرنگاران جوان فیلم و صوت فیلم و صوت
    نرجس اربابی یکی از تجربه‌گران مرگ بود که در برنامه زندگی پس از زندگی حضور پیدا کرد تا اتفاقاتی را که برایش رخ داده بود، تعریف کند. صحبت‌های او را در ویدئوی زیر می‌شنوید. کد ویدیو دانلود فیلم اصلی باشگاه خبرنگاران جوان فیلم و صوت فیلم و صوت
    مرا می‌بینی و هر دم زیادت می‌کنی دردمتو را می‌بینم و میلم زیادت می‌شود هر دم به سامانم نمی‌پرسی نمی‌دانم چه سر داریبه درمانم نمی‌کوشی نمی‌دانی مگر دردم نه راه است این که بگذاری مرا بر خاک و بگریزیگذاری آر و بازم پرس تا خاک رهت گردم ندارم دستت از دامن به جز در خاک و آن دم همکه بر خاکم روان گردی بگیرد دامنت گردم فرو رفت از غم عشقت دمم دم می‌دهی تا کیدمار از من برآوردی نمی‌گویی برآوردم شبی دل را به تاریکی ز زلفت باز می‌جستمرخت می‌دیدم و جامی هلالی باز می‌خوردم کشیدم در برت ناگاه و شد در تاب گیسویتنهادم بر لبت لب را و جان و دل فدا کردم تو خوش می‌باش با حافظ...
    فاش می‌گویم و از گفته خود دلشادمبنده عشقم و از هر دو جهان آزادم طایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراقکه در این دامگه حادثه چون افتادم من ملک بودم و فردوس برین جایم بودآدم آورد در این دیر خراب آبادم سایه طوبی و دلجویی حور و لب حوضبه هوای سر کوی تو برفت از یادم نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوستچه کنم حرف دگر یاد نداد استادم کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناختیا رب از مادر گیتی به چه طالع زادم تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشقهر دم آید غمی از نو به مبارک بادم می‌خورد خون دلم مردمک دیده سزاستکه چرا دل به جگرگوشه مردم دادم پاک کن چهره حافظ به سر زلف ز...
    در یکی از مسابقات خارجی گفتند به تو ویزای آمریکا می‌دهیم آمریکا زندگی کنی، اما من دوست دارم در کشور خودم و شهر خودم در جوار امام رضا (ع) زندگی کنم. از شبکه‌های فارسی‌زبان خارجی پیشنهاد کار داشتم و قبل از صحبت در مورد عدد و رقم جواب منفی دادم. برای هر گزارش ورزشی ۵۰۰ هزار تا ۱ میلیون تومان حقوق می‌گیرم و ماهانه ۲۰ میلیون در آمد دارم. کد ویدیو دانلود فیلم اصلی
    به گزارش همشهری آنلاین،‌ عامل افزود: در یکی از مسابقات خارجی گفتند به تو ویزای آمریکا می‌دهیم آمریکا زندگی کنی، اما من دوست دارم در کشور خودم و شهر خودم در جوار امام رضا(ع) زندگی کنم. وی ادامه داد: از شبکه‌های فارسی‌زبان خارجی پیشنهاد کار داشتم و قبل از صحبت در مورد عدد و رقم جواب منفی دادم. عامل بینا کرد: برای هر گزارش ورزشی ۵۰۰ هزار تا ۱ میلیون تومان حقوق می‌گیرم و ماهانه ۲۰ میلیون در آمد دارم. کد خبر 840273 منبع: ایسنا برچسب‌ها ویژه ورزشی کشتی
    زلف بر باد مده تا ندهی بر بادمناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم می مخور با همه کس تا نخورم خون جگرسر مکش تا نکشد سر به فلک فریادم زلف را حلقه مکن تا نکنی در بندمطره را تاب مده تا ندهی بر بادم یار بیگانه مشو تا نبری از خویشمغم اغیار مخور تا نکنی ناشادم رخ برافروز که فارغ کنی از برگ گلمقد برافراز که از سرو کنی آزادم شمع هر جمع مشو ور نه بسوزی ما رایاد هر قوم مکن تا نروی از یادم شهره شهر مشو تا ننهم سر در کوهشور شیرین منما تا نکنی فرهادم رحم کن بر من مسکین و به فریادم رستا به خاک در آصف نرسد فریادم حافظ از جور تو حاشا که...
    به غیر از آن که بشد دین و دانش از دستمبیا بگو که ز عشقت چه طرف بربستم اگر چه خرمن عمرم غم تو داد به بادبه خاک پای عزیزت که عهد نشکستم چو ذره گر چه حقیرم ببین به دولت عشقکه در هوای رخت چون به مهر پیوستم بیار باده که عمریست تا من از سر امنبه کنج عافیت از بهر عیش ننشستم اگر ز مردم هشیاری ای نصیحتگوسخن به خاک میفکن چرا که من مستم چگونه سر ز خجالت برآورم بر دوستکه خدمتی به سزا برنیامد از دستم بسوخت حافظ و آن یار دلنواز نگفتکه مرهمی بفرستم که خاطرش خستم تفسیر : انسانی صادق و با ایمان هستید که همواره سر قول و قرار و عهدی که با...
    دوش بیماری چشم تو ببرد از دستملیکن از لطف لبت صورت جان می‌بستم عشق من با خط مشکین تو امروزی نیستدیرگاه است کز این جام هلالی مستم از ثبات خودم این نکته خوش آمد که به جوردر سر کوی تو از پای طلب ننشستم عافیت چشم مدار از من میخانه نشینکه دم از خدمت رندان زده‌ام تا هستم در ره عشق از آن سوی فنا صد خطر استتا نگویی که چو عمرم به سر آمد رستم بعد از اینم چه غم از تیر کج انداز حسودچون به محبوب کمان ابروی خود پیوستم بوسه بر درج عقیق تو حلال است مراکه به افسوس و جفا مهر وفا نشکستم صنمی لشکریم غارت دل کرد و برفتآه اگر عاطفت شاه نگیرد دستم رتبت...
    به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، حسینعلی حاجی دلیگانی، درباره جلسات تعیین حقوق و دستمزد کارگران گفت: جلسات شورای عالی کار در حال برگزاری است که بر اساس ماده ۴۱ قانون کار ۲ وظیفه اساسی دارد که بر اساس نرخ تورم و سبد معیشت کارگران در سال ۱۴۰۳ دستمزد را تعیین کند، خبرهایی که از این جلسات می‌رسد که جلسات طولانی هم است، نشان‌دهنده این است که نمایندگان دولت و کارفرماها باید توجه بیشتری به واقعیات زندگی کارگران شریف و عزیزمان داشته باشند. بنابر گزارش ایلنا، این نماینده مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: آنچه که مشخص است، اگر بخواهیم بر اساس آنچه که نمایندگان کارگران جمع‌بندی کرده‌اند، محاسبه کنیم با وضعیت نرخ تورمی که وجود دارد خصوصاً با توجه به اقلامی که...
    بازآی ساقیا که هواخواه خدمتممشتاق بندگی و دعاگوی دولتم زان جا که فیض جام سعادت فروغ توستبیرون شدی نمای ز ظلمات حیرتم هر چند غرق بحر گناهم ز صد جهتتا آشنای عشق شدم ز اهل رحمتم عیبم مکن به رندی و بدنامی ای حکیمکاین بود سرنوشت ز دیوان قسمتم می خور که عاشقی نه به کسب است و اختیاراین موهبت رسید ز میراث فطرتم من کز وطن سفر نگزیدم به عمر خویشدر عشق دیدن تو هواخواه غربتم دریا و کوه در ره و من خسته و ضعیفای خضر پی خجسته مدد کن به همتم دورم به صورت از در دولتسرای تولیکن به جان و دل ز مقیمان حضرتم حافظ به پیش چشم تو خواهد سپرد جاندر این خیالم ار بدهد...
    ایسنا/آذربایجان شرقی پروین هم‌چون ستاره‌ای در آسمان ادب سرزمین بلندآوازه‌ی ایران ظهور کرده است، طلوع پروین در سپهر بی‌کران ادب ایران زمین از پدیده‌های بی‌نظیری است که باید بر آن نظاره کرد. رخشنده اعتصامی نامور به «پروین اعتصامی» ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ خورشیدی در تبریز دیده به جهان گشود.  او از شاعران مهم معاصر به شمار می‌رود که آثارش تعلیمی و اخلاق‌گرا بوده و سالروز ولادت این شاعر نامدار در سالنامه‌ی کشور روز بزرگداشت پروین اعتصامی نام گرفته است.  وی ۱۵ فروردین ۱۳۲۰ خورشیدی دیده از جهان فروبست و در حرم فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شد. نقش پروین اعتصامی در شعر معاصر و جایگاه وی در ارتقای زبان فارسی یک استاد دانشگاه و معاون بنیاد پژوهشی شهریار در تبریز...
    عاشق روی جوانی خوش نوخاسته‌اموز خدا دولت این غم به دعا خواسته‌ام عاشق و رند و نظربازم و می‌گویم فاشتا بدانی که به چندین هنر آراسته‌ام شرمم از خرقه آلوده خود می‌آیدکه بر او وصله به صد شعبده پیراسته‌ام خوش بسوز از غمش ای شمع که اینک من نیزهم بدین کار کمربسته و برخاسته‌ام با چنین حیرتم از دست بشد صرفه کاردر غم افزوده‌ام آنچ از دل و جان کاسته‌ام همچو حافظ به خرابات روم جامه قبابو که در بر کشد آن دلبر نوخاسته‌ام تفسیر : بدانید هیچ موفقیتی بدون تلاش میسر نشده است. برای رسیدن به آمال و آرزوهای خود باید عزمی راسخ و اراده آهنین داشته باشید تا به موفقیت و کامیابی برسید. اگر در راه عاشقی قدم...
    امام‌جمعه مشهد امید را به معنای داشتن ایمان به خداوند و عمل کردن به دستورات الهی در زندگی دانست و گفت: داشتن سه خصوصیت مهم در بندگی، انسان را رستگار می‌کند. - اخبار استانها - به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهد، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی، آیت‌الله سید احمد علم‌الهدی در دومین جلسه تفسیر آیات قرآن کریم در ماه مبارک رمضان امسال که در حسینیه دفتر نماینده ولی‌فقیه در استان خراسان رضوی برگزار شد، اظهارداشت: دومین آیه از آیات اندیشه‌ساز قرآنی، آیه 218 سوره مبارکه بقره «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولَئِكَ یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ» است که در محور نخست امید و ایمان قرار دارد.امید یعنی ایمان...
    مرحبا طایر فرخ پی فرخنده پیامخیر مقدم چه خبر دوست کجا راه کدام یا رب این قافله را لطف ازل بدرقه بادکه از او خصم به دام آمد و معشوقه به کام ماجرای من و معشوق مرا پایان نیستهر چه آغاز ندارد نپذیرد انجام گل ز حد برد تنعم نفسی رخ بنماسرو می‌نازد و خوش نیست خدا را بخرام زلف دلدار چو زنار همی‌فرمایدبرو ای شیخ که شد بر تن ما خرقه حرام مرغ روحم که همی‌زد ز سر سدره صفیرعاقبت دانهٔ خال تو فکندش در دام چشم بیمار مرا خواب نه در خور باشدمن لَهُ یَقتُلُ داءٌ دَنَفٌ کیفَ ینام تو ترحم نکنی بر من مخلص گفتمذاکَ دعوایَ و ها انتَ و تلکَ الایام حافظ ار میل به ابروی...
    عشقبازی و جوانی و شراب لعل فاممجلس انس و حریف همدم و شرب مدام ساقی شکردهان و مطرب شیرین سخنهمنشینی نیک کردار و ندیمی نیک نام شاهدی از لطف و پاکی رشک آب زندگیدلبری در حسن و خوبی غیرت ماه تمام بزمگاهی دلنشان چون قصر فردوس برینگلشنی پیرامنش چون روضهٔ دارالسلام صف نشینان نیکخواه و پیشکاران با ادبدوستداران صاحب‌اسرار و حریفان دوستکام بادهٔ گلرنگ تلخ تیز خوشخوار سبکنقلش از لعل نگار و نقلش از یاقوت خام غمزهٔ ساقی به یغمای خرد آهخته تیغزلف جانان از برای صید دل گسترده دام نکته‌دانی بذله‌گو چون حافظ شیرین سخنبخشش‌آموزی جهان‌افروز چون حاجی قوام هر که این عشرت نخواهد خوشدلی بر وی تباهوان که این مجلس نجوید زندگی بر وی حرام تفسیر : به...
    گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، ونوس بهنود - در آخرین ماه سال، منطقه آذربایجان مملو از تکمچی‌ها است. افرادی که عروسکی به شکل بز نر را با اشعاری در زبان‌های مختلف خوانده و نوید آمدن بهار می‌دهند.اسطوره‌ای که نوید بخش صلح، یکرنگی و استقبال از تولد دوباره طبیعت است. عناصر بسیاری به عنوان پیام‌آور نوروز و نشانه‌ای از تازه شدن طبیعت در اقوام و ملت‌های مختلف وجود دارد. تنوع آن در ادبیات و فرهنگ ‌ایرانی به حدی است که می‌توان گفت گستردگی و قدمت قابل توجهی در بین اقوام مختلف داشته و هریک داستان‌ها و قصه‌های شنیدنی در بطن خود دارد از جمله«آتش افروزان»، «حاجی فیروز»، «بی بی نوروزک»، «ننه نوروز»، «ماما نوروز»، «پیربابا»، «ننه مریم»، «کوسه برنشانان»،...
    ای رخت چون خلد و لعلت سلسبیلسلسبیلت کرده جان و دل سبیل سبزپوشان خطت بر گرد لبهمچو مورانند گرد سلسبیل ناوک چشم تو در هر گوشه‌ایهمچو من افتاده دارد صد قتیل یا رب این آتش که در جان من استسرد کن زان سان که کردی بر خلیل من نمی‌یابم مجال ای دوستانگر چه دارد او جمالی بس جمیل پای ما لنگ است و منزل بس درازدست ما کوتاه و خرما بر نخیل حافظ از سرپنجهٔ عشق نگارهمچو مور افتاده شد در پای پیل شاه عالم را بقا و عز و نازباد و هر چیزی که باشد زین قبیل تفسیر : معشوق دور است و بین شما فاصله هاست، برای وصال یار و رسیدن به مراد دل باید صبر و شکیبایی...
    هر نکته‌ای که گفتم در وصف آن شمایلهر کو شنید گفتا للهِ دَرُّ قائل تحصیل عشق و رندی آسان نمود اولآخر بسوخت جانم در کسب این فضایل حلاج بر سر دار این نکته خوش سرایداز شافعی نپرسند امثال این مسائل گفتم که کی ببخشی بر جان ناتوانمگفت آن زمان که نبود جان در میانه حائل دل داده‌ام به یاری شوخی کشی نگاریمرضیّهُ السجایا محمودهُ الخصائل در عین گوشه‌گیری بودم چو چشم مستتو اکنون شدم به مستان چون ابروی تو مایل از آب دیده صد ره طوفان نوح دیدموز لوح سینه نقشت هرگز نگشت زایل ای دوست دست حافظ تعویذ چشم زخم استیا رب ببینم آن را در گردنت حمایل تفسیر : سختی ها جزء جدانشدنی از زندگی هستند و اگر...
    اگر به کوی تو باشد مرا مجال وصولرسد به دولت وصل تو کار من به اصول قرار برده ز من آن دو نرگس رعنافراغ برده ز من آن دو جادوی مکحول چو بر در تو من بینوای بی زر و زوربه هیچ باب ندارم ره خروج و دخول کجا روم چه کنم چاره از کجا جویمکه گشته‌ام ز غم و جور روزگار ملول من شکستهٔ بدحال زندگی یابمدر آن زمان که به تیغ غمت شوم مقتول خرابتر ز دل من غم تو جای نیافتکه ساخت در دل تنگم قرارگاه نزول دل از جواهر مهرت چو صیقلی داردبود ز زنگ حوادث هر آینه مصقول چه جرم کرده‌ام ای جان و دل به حضرت توکه طاعت من بیدل نمی‌شود مقبول به درد...
    به وقت گل شدم از توبهٔ شراب خجلکه کس مباد ز کردار ناصواب خجل صلاح ما همه دام ره است و من زین بحثنیم ز شاهد و ساقی به هیچ باب خجل بود که یار نرنجد ز ما به خلق کریمکه از سؤال ملولیم و از جواب خجل ز خون که رفت شب دوش از سراچهٔ چشمشدیم در نظر رهروان خواب خجل رواست نرگس مست ار فکند سر در پیشکه شد ز شیوهٔ آن چشم پر عتاب خجل تویی که خوبتری ز آفتاب و شکر خداکه نیستم ز تو در روی آفتاب خجل حجاب ظلمت از آن بست آب خضر که گشتز شعر حافظ و آن طبع همچو آب خجل تفسیر : مدتی است دچار تردید و دودلی شده اید...
    دارای جهان نصرت دین خسرو کاملیحیی بن مظفر ملک عالم عادل ای درگه اسلام پناه تو گشادهبر روی زمین روزنه جان و در دل تعظیم تو بر جان و خرد واجب و لازمانعام تو بر کون و مکان فایض و شامل روز ازل از کلک تو یک قطره سیاهیبر روی مه افتاد که شد حل مسائل خورشید چو آن خال سیه دید به دل گفتای کاج که من بودمی آن هندوی مقبل شاها فلک از بزم تو در رقص و سماع استدست طرب از دامن این زمزمه مگسل می نوش و جهان بخش که از زلف کمندتشد گردن بدخواه گرفتار سلاسل دور فلکی یک سره بر منهج عدل استخوش باش که ظالم نبرد راه به منزل حافظ قلم شاه جهان...
    شَمَمتُ روحَ وِدادٍ و شِمتُ برقَ وصالبیا که بوی تو را میرم ای نسیم شمال اَحادیاً بجمالِ الحبیبِ قِف وانزِلکه نیست صبر جمیلم ز اشتیاق جمال حکایت شب هجران فروگذاشته بهبه شکر آن که برافکند پرده روز وصال بیا که پردهٔ گلریز هفت خانه چشمکشیده‌ایم به تحریر کارگاه خیال چو یار بر سر صلح است و عذر می‌طلبدتوان گذشت ز جور رقیب در همه حال به جز خیال دهان تو نیست در دل تنگکه کس مباد چو من در پی خیال محال قتیل عشق تو شد حافظ غریب ولیبه خاک ما گذری کن که خون مات حلال تفسیر : در گذشته حوادثی رخ داده که باعث پشیمانی شده، بدانید که افسوس و حسرت گذشته خوردن دردی را درمان نخواهد کرد....
    خوش خبر باشی ای نسیم شمالکه به ما می‌رسد زمان وصال قصّهُ العشقِ لا انفصام لهافُصِمَت ها هُنا لسانُ القال ما لِسَلمی و من بذی سَلَمِأینَ جیرانُنا و کیف الحال عَفَتِ الدارُ بعدَ عافیهٍفاسألوا حالَها عَنِ الاطلال فی جمالِ الکمالِ نِلتَ مُنیصَرَّفَ اللهُ عَنکَ عَینَ کمال یا برید الحِمی حَماکَ اللهمرحباً مرحباً تعال تعال عرصهٔ بزمگاه خالی مانداز حریفان و جام مالامال سایه افکند حالیا شب هجرتا چه بازند شب روان خیال ترک ما سوی کس نمی‌نگردآه از این کبریا و جاه و جلال حافظا عشق و صابری تا چندنالهٔ عاشقان خوش است بنال تفسیر : مدت زیادی است منتظر و بی تاب دریافت خبری هستید. به زودی انتظار به پایان می رسد. مژده باد بر شما که در آینده...
    لطیفه‌های دوران شوروی در کتابی با نام «به آن می‌خندم» توسط شهرام همت‌زاده جمع‌آوری و منتشر شده است. به گزارش ایسنا، انتشارات نیستان در معرفی این اثر عنوان کرده است: «به آن می‌خندم» اثری است شامل ۵۱۵ لطیفه که گزیده‌ای از ۲۶۰۰ لطیفه دوران شوروی است. لطیفه‌هایی که در میان مردم اتحاد جماهیر شوروی و در سال‌های زندگی و زیست در نظام کمونیستی بیان می‌شده است. این لطیفه‌ها جدای از مضمون طنز و گاه تلخ و انتقادی خود که می‌توان آن را جزئی لاینفک از ساختار طنز اجتماعی به شمار آورد از این منظر حائز اهمیت به شمار می‌رود که مخاطب آن بداند که در سالهای بسیاری از حیات نظام کمونیستی بیان و بازگو کردن لطیفه به‌ویژه با مضامین...
    ای دل ریش مرا با لب تو حق نمکحق نگه دار که من می‌روم الله معک تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدسذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک در خلوص منت ار هست شکی تجربه کنکس عیار زر خالص نشناسد چو محک گفته بودی که شوم مست و دو بوست بدهموعده از حد بشد و ما نه دو دیدیم و نه یک بگشا پسته خندان و شکرریزی کنخلق را از دهن خویش مینداز به شک چرخ برهم زنم ار غیر مرادم گرددمن نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک چون بر حافظ خویشش نگذاری باریای رقیب از بر او یک دو قدم دورترک تفسیر : دارای خصلت های خوبی هستید و اراده آهنین شما باعث شده در...
    به آن می خندم اثری است شامل ۵۱۵ لطیفه که گزیده ای از ۲۶۰۰ لطیفه دوران شوروی است. لطیفه هایی که در میان مردم اتحاد جماهیر شوروی و در سال های زندگی و زیست در نظام کمونیستی بیان می شده است. این لطیفه ها جدای از مضمون طنز و گاه تلخ و انتقادی خود که می توان آن را جزئی لاینفک از ساختار طنز اجتماعی به شمار آورد از این منظر حائز اهمیت به شمار می رود که مخاطب آن بداند که در سال های بسیاری از حیات نظام کمونیستی بیان و بازگو کردن لطیفه به ویژه با مضامین انتقاد از ساختار حاکمیت، می توانست منجر به تعقیب قضایی و حتی حبس راوی آن شود. با این همه این لطائف...
    این لطیفه ها جدای از مضمون طنز و گاه تلخ و انتقادی خود که می توان آن را جزئی لاینفک از ساختار طنز اجتماعی به شمار آورد از این منظر حائز اهمیت به شمار می رود که مخاطب آن بداند که در سال های بسیاری از حیات نظام کمونیستی بیان و بازگو کردن لطیفه به ویژه با مضامین انتقاد از ساختار حاکمیت، می توانست منجر به تعقیب قضایی و حتی حبس راوی آن شود. با این همه این لطائف راه و جای خود را در زندگی و ذهن و زبان مردمان این سرزمین باز کردند. برخی در حافظه و برخی در گوشه و کنار یادداشت ها و حتی در حاشیه دفاتر تلفن مردم ثبت شدند و پس از فروپاشی کشور...
    هزار دشمنم ار می‌کنند قصد هلاکگرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک مرا امید وصال تو زنده می‌داردو گر نه هر دمم از هجر توست بیم هلاک نفس نفس اگر از باد نشنوم بویشزمان زمان چو گل از غم کنم گریبان چاک رود به خواب دو چشم از خیال تو هیهاتبود صبور دل اندر فراق تو حاشاک اگر تو زخم زنی به که دیگری مرهمو گر تو زهر دهی به که دیگری تریاک بضرب سیفک قتلی حیاتنا ابدالأن روحی قد طاب ان یکون فداک عنان مپیچ که گر می‌زنی به شمشیرمسپر کنم سر و دستت ندارم از فتراک تو را چنان که تویی هر نظر کجا بیندبه قدر دانش خود هر کسی کند ادراک به چشم خلق عزیز جهان شود...
    خوشبختانه کتابخوانی، به یکی از فعالیت‌های پرطرفدار در میان مردم کشور ما تبدیل شده است و سالانه کتاب‌های زیادی در بازار کتاب تجدید چاپ می‌شوند. اگر شما هم به کتابخوانی علاقه‌مند هستید و به‌دنبال کتابی جذاب و پرطرفدار برای خرید هستید، این مطلب مناسب شما است. در ادامه به معرفی کتاب‌های برتر سال مانند «تکه‌ هایی از یک کل منسجم»، «۴۸ قانون قدرت»، «دو قرن سکوت» و همچنین انواع کتاب زبان خواهیم پرداخت. به گزارش ایسنا به نقل از نوا بوک، خوشبختانه کتابخوانی، به یکی از فعالیت‌های پرطرفدار در میان مردم کشور ما تبدیل شده است و سالانه کتاب‌های زیادی در بازار کتاب تجدید چاپ می‌شوند. اگر شما هم به کتابخوانی علاقه‌مند هستید و به‌دنبال کتابی جذاب و...
    اگر شراب خوری جرعه‌ای فشان بر خاکاز آن گناه که نفعی رسد به غیر چه باک برو به هر چه تو داری بخور دریغ مخورکه بی‌دریغ زند روزگار تیغ هلاک به خاک پای تو ای سرو نازپرور منکه روز واقعه پا وا مگیرم از سر خاک چه دوزخی چه بهشتی چه آدمی چه پریبه مذهب همه کفر طریقت است امساک مهندس فلکی راه دیر شش جهتیچنان ببست که ره نیست زیر دیر مغاک فریب دختر رز طرفه می‌زند ره عقلمباد تا به قیامت خراب طارم تاک به راه میکده حافظ خوش از جهان رفتیدعای اهل دلت باد مونس دل پاک تفسیر : برای رسیدن به بهترین نتیجه ها باید به جمع روی آورده و از تک روی بپرهیزید. کارهای گروهی...
    منبع:یوتیوب کانال خانواده روستای دور ویدئوهای دیدنی دیگر در کانال های آپارات و یوتیوب عصر ایران ???????????? کانال 1 aparat.com/asrirantv کانال 2 aparat.com/asriran کانال 3 youtube.com/@asriran_official/videos کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: طرز پخت مرغ و اردک محلی در روستا (فیلم) طرز پخت سنتی و جالب آبگوشت مرغ (فیلم) طرز پخت یک غذای خوشمزه با یک کیلوگرم سنگدان مرغ (فیلم)
    مقام امن و می بی‌غش و رفیق شفیقگرت مدام میسر شود زهی توفیق جهان و کار جهان جمله هیچ بر هیچ استهزار بار من این نکته کرده‌ام تحقیق دریغ و درد که تا این زمان ندانستمکه کیمیای سعادت رفیق بود رفیق به مأمنی رو و فرصت شمر غنیمت وقتکه در کمینگه عمرند قاطعان طریق بیا که توبه ز لعل نگار و خنده جامحکایتیست که عقلش نمی‌کند تصدیق اگر چه موی میانت به چون منی نرسدخوش است خاطرم از فکر این خیال دقیق حلاوتی که تو را در چه زنخدان استبه کنه آن نرسد صد هزار فکر عمیق اگر به رنگ عقیقی شد اشک من چه عجبکه مهر خاتم لعل تو هست همچو عقیق به خنده گفت که حافظ غلام طبع...